سفارش تبلیغ
صبا ویژن











آسمان مال من ...


کتاب وجودم را، دلم ورق زد، سرانگشت قلبم پر از نادانی شد.

قفل هر قلبی را که کلید ریا انداختم، باز نشد. گفتند: (کیلد سازی صداقت خوب کلیدهای می سازد.)

پیچکی عاشق در آغوش درختی بی نهایت بود، جواب دوستم بود وقتی گفت: (گفتمش نقاش را نقشی بکش از زندگی)

پتوی پلکم کنار رفت و آب اشکم صورتم را شست، صبح شد و دوباره شروع شد : (گناهان من و پوشاندن تو)

غنچه ای از گل رویت را با لبانم چیدم و در کویر تنهاییم نهال کردم.

عباس احمدی


نوشته شده در پنج شنبه 87/12/15ساعت 3:9 عصر توسط احمدی عشق آبادی نظرات ( ) |


Design By : Pichak