سفارش تبلیغ
صبا ویژن











آسمان مال من ...

 

در آستانه ی عملیات خیبر در بین کمک ها و هدایای مردم، نامه و کمک های یک دختر 9 ساله، حکایت از حماسه ی دختران در دفاع مقدس دارد. او در نامه اش نوشته است:
(با سلام به امام زمان و درود به امام خمینی، سلام به رزمندگان اسلام. اسم من زهرا می باشد، این هدیه را که نان خشک و بادام است برای شما فرستادم.
پدرم می خواست جبهه بیاید، ولی او با موتور زیر ماشین رفت و کشته شد. من 9 ساله دارم و نصف روز مدرسه و نصف دیگر را قالی باقی می روم، مادرم کار می کند. ما پنج نفر هستیم. پدرم مردو باید کار کنیم و من 92 روز کار کرده ام تا برای شما رزمندگان توانستم نان بفرستم. از خدا می خواهم که این هدیه را از یک یتیم قبول کنید و پس ندهید و مرا کربلا ببرید؛ آخر من و مادرم خیلی روزه می گیریم تا خرجی داشته باشیم. مادرم، خودم، احمد و بتول و تقی برادر کوچکم ، سلام می رسانیم.

خدانگهدار شما پاسداران اسلام باشد. 18/11/62

به نقل از کتاب (سفر نامه عشق) نوشته محسن نصری


نوشته شده در یکشنبه 88/2/6ساعت 12:24 عصر توسط احمدی عشق آبادی نظرات ( ) |


Design By : Pichak