سفارش تبلیغ
صبا ویژن











آسمان مال من ...

افکار و عقاید اشو
او پیرو مکتب تتره بود. تتره، یکی از نحله های متاثر از فرهنگ هندویی، مکتب عرفانی و رازآلود است. در این مکتب، انسان باید از تمام لذات مادی بهره گیرد و در آن از ترک لذات دنیا و مادیات خبری نیست. لذا بهره گیری از لذایذ جنسی نیز در آن برجسته است. در این مکتب، مسایل سکس و جنسی به صورت غلوآمیزی تقدس می یابد و همین امر باعث سوء استفاده عده ای از بیماردلان و شیادان از تعالیم این مکتب می شود که اشو نیز یکی از این شیادان است. اتو به قدری در فحشا غوطه ور بود که جامعه فاسد آمریکا نیز تاب تحمل فساد او را نیاورد .
الف)‏مبانی
بخشی از مبانی او یوگاست و بخش دیگر، ایده های مکتب تاتریگ و بخش دیگری از تعالیم او ا بودا متاثر می باشد و تاثیراتی ار کبیر، شاعر عارف ایرانی الاصلی که در هند می زیست. پذیرفته است و تناسخ و روح و وحدت کیهانی، از مبانی اعتقادی مکتب اوست .
ب) اصول
از اصول مورد تاکید او عشق است و عشق، عصاره پیام اوست. او عشق را زیبا، لذت بخش اما بی هدف و بی مقصود می داند و رسیدن به عشق را از طریق قطب مخالف، امکان پذیر می داند. مانند عشق مرد به زن یا زن به مرد. این اصل که ریشه در مکتب تتره دارد از مهم ترین ابزارها برای ترویج فحشا و زنا در بین پیروان مکتب تازه تاسیس تتره ای است ، به گونه ای که مجالس زنای دسته جمعی در این مکتب با نام فحشای مقدس صورت می گیرد .
یکی از اقدامات طرفداران اشوه، راه اندازی رمس و همراه با تبلیغات گسترده اشو پارک هاست که جذابیت زیادی برای برخی افراد و نیز گردشگران بازدید کننده از هند برخوردار است و شعبه هایی از آن نیز در دیگر کشورها تاسیس شده است. در این مکان ها نوعی زندگی زناشوئی و جمعی فارغ از قیود اخلاقی و رسمی ازدواج می شود و هوادران این نوع زندگی، سبک زیستن خود را راهی برای رهایی از قید و بندهای اخلاقی و اجتماعی دانتسه اند .
او در مورد بت پرستی می گوید: خداوند در همه جا هست: پس چگونه می تواند در بت ها نباشد. پس او در یک بت سنگی نیز هست. اگر او در یک قطعه سنگ معمولی وجود دارد. پس چرا در یک سنگ کنده کاری شده نباشد؟
از نگاه آمار
بر طبق آمار، تعداد این فرقه ها در آغاز دهه 70 میلادی در غرب، 78 فرقه و در آغاز دهه 90 میلادی 350 فرقه بود، ولی امروزه تعداد آنها در غرب بیش از 2500 فرقه می باشد که این فرقه های شبه عرفانی بر هفت محور کلی تقسیم می شوند:
عرفان های هندی --- عرفان های آمریکایی -- عرفان مسیحیت -- عرفان یهود -- عرفان چینی -- فراعلم (فراروان شناسی ) زبان تصویری یا سینمای ماورا
از این فرقه ها و جریان های معنویت گرای نوظهور به نام ادیان عصر جدید، ادیان بدیل، ادیان مجازی و .. یاد می شود، ولی بیش تر به عنوان جنبش های نوپدید دینی در دنیا شناخته می شوند.
نوشته شده در شنبه 87/9/30ساعت 1:42 عصر توسط احمدی عشق آبادی نظرات ( ) |

تاریخچه
اُشوه، متولد سال 1931 میلادی و متوفای 1990 می باشد. وی در روستای «کوچوادا» در استان مادیاپرادش هند به دنیا آمد و به گفته خودش در 21 سالگی در پی حادثه ای به اشراق رسید. او در سال 1953 از دانشگاه سائوگر در رشته فلسفه دانش آموخته شد و در سال 1974 در یونای هند، مرکزی برای آموزش مراقبه تاسیس کرد.
نشریه سالندی تامیز در لندن، او را به عنوان «یکی از هزاران آینده ساز قرن بیستم» و نشریه ساندی میددی تایمز هندوستان، او را به عنوان یکی از ده موردی که سرنوشت کشور هند را تغییر داده اند، در کنار گاندی، نهرووبودا نام برده است. اشو در سال 1980 با دعوت مریدانش به نام سان سین (دوست داران عشق) به آمریکا رفت؛ ولی به دلیل استقبال از تعالیمش در آن جا ماندگار شد. او مردی هرزه و فاسد الاخلاق بود و انحرافات جنسی در او به حدی رسید که حتی پیروانش معتقدند که فساد او به قدری بالا گرفت که ارزش های جامعه آمریکا را زیر سوال برده بود. به همین خاطر سران آمریکا به واسطه احساس خطری که از فساد اخلاقی و جنسی او می کردند، او را در سال 1985 میلادی از آمریکا اخراج کردند .
اشوه، هفت هزار سخنرانی کرده که سخنانش در هفتصد و پنجاه کتاب گردآوری شده است. مریدانش سخنانش را نوشته اند؛ ولی اشوه اجازه ویرایش به سخنان را نداده و گفته است مطالب را همان طور که کفته ام باید به دیگران و نسل های آینده منتقل شود. از میان هفتصد و پنجاه کتاب، حدود هفتاد کتاب _ از جمله کتاب مراقبه های اشو که یکی از مهم ترین کتاب های اوست _ به فارسی ترجمه شده است. اشوه، جملات بسیار زیادی در باب عشق دارد. حاصل هفتاد کتاب اشوه در یک جمله می توان بازگو کرد: عشقی که اشو از آن می گوید این است که عشق همانند درخت است. درخت دو سر دارد؛ از یک طرف ریشه در زمین دارد و از سوی دیگر برگ ها، تنه و شاخه به سمت آسمان .
اشو می گوید به میزانی که ریشه درخت در زمین فرو رود، شاخه های آن به سمت آسمان بلند می شود. نسبت عکس است میان ارتفاع شاخه و ریشه دواندن ریشه در درون خاک.  عشق، تعالی است اما از خاک شروع می شود، اگر عشق در خاک جایی نداشته باشد، هرگز به آسمان بلند نمی شود (مانند درخت). از این رو، عشق با قداستی که شروع می شود به عشق خاکی می رسد.
عشق خاکی، عشق زمینی است و عشق زمینی که اشو از آن می گوید چیزی جز سکس نیست.
لذا پایان معنویت و نهایت عرفان اشو عشق است؛ آن هم عشق زمینی و دنیوی ( یعنی سکس)
عرفان اشو، عرفانی بدون شریعت است؛ عرفان بدون خدا!
چنان که از سخنان او بر می آید و همگان بر آن اتفاق دارند، او شخصیتی بسیار متکبر و مغرور بود؛ به گونه ای که حتی پیروان او می گویند که اعاهایش گوش فلک را کر می کرد و روح انسان از شنیدن آن همه خودستایی آزرده می شد.


ادامه دارد


نوشته شده در پنج شنبه 87/9/28ساعت 10:29 صبح توسط احمدی عشق آبادی نظرات ( ) |

 

شاید هنوز در یاد داشته باشند آنانی که شنیده بودند این سخن رسول رب کریم را که الذی محله منی محل هارون من موسی الا انه لا نبی بعدی؛ شاید هنوز هم وجدان های بیداری باشند که ان مثل اهل بیتی کسفینه النوح را به بیغوله های فراموشی نسپرده باشند. شاید هنوز هم اولین اسلام آورنده بودن علی را و اولین ماموم بودن او را یقین داشته باشند شاید و شاید همه آنانی که امروز این سخنان را از بر کرده اند . فردا نیمی از آن را هم به یاد نیاورند و حتی دزد فراموشی را به اجبار، میهمان منزل حافظه خود کنند. اما این دم آخری، در این حج واپسین این کلام آخرین در میان انبوه نمایندگان مردم، انکار کردنی و تحریف شدنی نیست. جان ها، سر تا پا چشم می شوند و گوش؛ تا دمی بعد، روایت گر (غدیر) باشند؛ غدیر، جغرافیا نه ، تاریخ نه، اسطوره نه، بزرگ ترین واقعیت تاریخ .
و پیامبر(ص) به روشنی می گوید پایان فریادهای وحی خداوندی را که جبرائیل بر بال های امانت خویش، بر قلب حبیب خدا آورده است تا خورشید قلبش این بار پر فروغ تر از همیشه در صراط هدایت طالع شود. او به روشنی می گوید تا لختی بعد، سست گامان نیش تری بر قامت استوار سرو ایستاده علی نباشند. اول از حقانیت و امانت محمد امین می پرسد و همگان سربر آستان صداقتش می سایند. سپس بر ولایت خویش اقرار می گیرد و مردم زبان به اعتراف می گشایند که از خویش بر خویشتن اولی:

 

پیامبر شکوفه می زند و تا خدا بالا می رود: «من کنت مولاه فهذا علی مولاه»


 

اوست قرآن ناطق ، رحمت واسعه و امام مبین که خدا وعده داده است: و کل شی احصیناه فی امام مبین ای مردم بدانید که خداوند او را برای شما صاحب اختیار و امام قرار داده و اطاعتش را بر همگان واجب کرده است که اوست فاتح قلعه ها و منهدم کننده آنها. اوست غالب بر هر قبیله ای از اهل شرک و هدایت کننده آنان . اوست که هر صاحب فضیلتی را به قدر فضلش و هر صاحب جهالتی را به قدر جهلش نشانه می دهد و اوست هدایت یافته محکم بنیان.
و کلام آخر، اکمال دین بود و اتمام نعمت؛ علی، مظهر اکمل و اتم دین است. راه با علی عین سعادت است و بی علی ضلالت اشک، پشت پلک های محمد بی قراری می کند . آرام اما بی قرار، گره دستان را از دستان خیبر افکن پسرعم خویش می گشاید تا مرد و زن، کوچک و بزرگ، مهاجر و انصار، دست بیعت بر دست ولایت علی(ع) بفشارند و او را تبریک گویند .

خطبه غدیر


نوشته شده در سه شنبه 87/9/26ساعت 8:25 صبح توسط احمدی عشق آبادی نظرات ( ) |

 

سه : راه میان بر انتقال پیام ها :
نشسته بود روی زمین و زل زده بود به سیاهی های روی کاغذ. این آهن ربا، با دل این براده ها، چه می کند که جذب، جاذب، مجذوب، جذبه! جاذبه!
براده ها، مجذوب آهن ربا ی شوند و او با همه جذبه اش، آنها را جذب می کند. همجنسی، رمز این جاذبه است.

کاغذهای سفید، منتظر نشسته بودند تا دوباره با سیاهی کلمه هایش جادو شوند و او به رمز جاذبه فکر می کرد. به سیبی که از درخت افتاد و علامت سوال بزرگی را در ذهن بشر کاشت. آمده بود بعد از مدت ها، می چرخید، می خندید، گریه می کرد؛ دلش می خواست همه را بیدار کند که عقربه های ساعت، صدای ذوقش را خواباند. جاذبه شعر، سیب فکرش را جذب کرده بود. سلیقه، علاقه و ذائقه آدم با داستان و روایت ، عجین شده است. شیوه های داستانی حرف های نویسنده را معنا می کند.

 

چهار: دسرهای خوش طعم
یک نوشته وقتی دل چسب می شود که با مواد لازم، د ظرف ذهن نویسنده پخته شده باشد . نوشته نپخته نه مزه خوبی دارد نه خاطره شیرینی .
نویسنده هم باید آشپز خوبی باشد و بتواند با تمثیل، سفره متن را با انواع دسر شعر، طنز، «آتوسا صالحی»، در دریای عزیز وقتی می خواهد از ضرورت اندیشه بگوید، با مثال صید و ماهی، خواننده را می برد تا کنار رودخانه فکرهایت بنشین؛ آرام و مطمئن / و قلابت را توی رودخانه بینداز و در کمین باش/ می دانم که بزرگ ترین ماهی ها را صید خواهی کرد. صید ماهی اندیشه، کار آسانی نیست؛‏صبر و تجربه زیادی می خواهد.

 

پنج : ویزیت رایگان
نثر یعنی پراکنده: اما پراکنده مثل ستارگان آسمان. آسمان هم نظم دارد هم نثر و ستارگان به صورت یک منظومه بی نظم در آسمان پراکنده اند. پس نثر هم چندان بی نظم نیست؛ بلکه دارای نظمی طبیعی است.

دکتر قیصر امین پور، برای دردهای نوشته، داروی اندیشه، نگاه تازه ... را از داروخانه ادبیات تجویز می کند و بیماری ذوق های ناکام را معالجه می کند. هزینه ویزیت، خواندن یک کتاب خوب است.

 

شش: خشت اول
پایه کلاس خوشنویسی، سرمشق است و حرکت دست های معجزه گر اوست. انداختن کاغذ روی الگوی استاد، رونویسی است. نوشته، طرح می خواهد؛ مثل خانه که اگر گچ و آجر و سیمان باشد و دماغ جیب هم چاق، ولی خبری از نقشه نباشد، همان قضیه خشت اول و دیوار کج و ثریا می شود .

 

هفت: مثل مثل عسل ...
مثل ، شیرین ، دل چسب ، پر قدرت .
مرحوم بهار خواست جای پدر بنشیند. گفتند پدرت ادبی بوده، کم چیزی که نیست . باید امتحان بدهی و چند کلمه بی ربط را ردیف کردند و گفتند با این شعر بگو: اره، کفش، آیینه، غوره

بعد از چند لحظه ، بهار میهمان لب ها شد:
چون آینه نورخیز گشتی، احسنت!
چون اره به خلق تیز گشتی، احسنت!
در کفش ادیبان جهان پا کردی
غوره نشده، مویزگشتی، احسنت!

 

 

 


 

 


نوشته شده در چهارشنبه 87/9/20ساعت 11:50 صبح توسط احمدی عشق آبادی نظرات ( ) |

دست فروش کنار خیابان، در کمتر از سه دقیقه بساطش را پهن می کند و با چند تا جنس درجه دو و سه، سر مشتری ها را گرم زیر قیمت بازار می دهد: نرخ را می شکند تا شب دست پر برود خانه.

اگر همین دست فروش، کاسبی بخور و نمیرش پا بگیرد، دیگر به گوشه پیاده رو رضایت نمی دهد و مغازه ای دست و پا می کند .

تصور کنید پرنده اقبال بنشیند روی شانه ها او و دنیا به کام او بگردد، آن وقت کار و خانه را با هم یکی می کند و می رود در صف تولید کننده ها و مشتری هایش به جای یه محله می شوند یه شهر ، یک کشور و ...
دنیای نویسندگی، شبیه دنیای دست فروشی و کار خانه داری است. اگر نویسنده، دست تنها و با سرمایه کم، به میدان بیاید، خیلی زود حرف هایش تمام می شود و معرکه را به حریف، واگذار می کند . تولید نوشته، مایه می خواهد تا بشود برای تولدش جنش گرفت و آن را روی دست ها بالا برد و به همه نشان داد .

یک: سرچشمه آب حیات:
« ندا ... ندایی آشنا- گوش کن! این لحن را می شناسی «ادعونی استجب لکم»

دست ها در حال قنوت، کرشمه آبی آسمان را به قیمت عشق می خرند.
وقتی تشنه می روی کنار چشمه، لذت سیراب شدن را با تمام سلول های بدنت می چشی . قلم های پرکار، زیاد تشنه می شوند و همیشه به دنبال آب حیاتند. و آن را پیدا نمی کنند‍؛ جز در سرچشمه وحی. وقتی آیه آیه کتاب آسمانی، بر روی نوشته ها می بارد، زمین های خشک و خسته اندیشه زنده می شوند .

«حمید هنرجو» برای اتمام حج و طواف، نوشته اش را به زیارت آیه استجابت برده است.

 

دو: موسیقی روح های بزرگ
«شعر» موسیقی روح های بزرگ است . (ولتر)
گاهی می شود یک کتابخانه را در یک بیت، خلاصه کرد. درج شعر، کار آفتاب می کند و حل آن به شیوه مهتاب، طراوت می بخشد.
جهان با چشم های عاشق
بیا تا جهان را تلاوت کنیم ( سلمان هراتی)
جهان پر است از اشارت های پیدا و پنهان و اهل بشارت آنان اند که این اشارات ها را می دانند ( شیخ اجل)‏
آن کس است اهل بشارت که اشارت داند
نکته ها هست بسی محرم اسرار کجاست ( حافظ)

ادامه دارد

 


نوشته شده در دوشنبه 87/9/18ساعت 9:1 صبح توسط احمدی عشق آبادی نظرات ( ) |


Design By : Pichak