سلام عليكم
گاهي با حافظ حرف مي زنم. اين مدت من كه طلبه نبودم بروم تبليغ اما براي خودم دوره گذاشته بودم. آخر كاري تفالي به حافظ زدم و آمد:
تو خود حجاب خودي حافظ از ميان برخيز....
بعد هم آمدم توي سايت و ديدم وبلاگ شما به روز شده.
باز كردم و اول اين مطلب را خواندم. نمي دانم چرا ناخودآگاه بغضم تركيد. اصلا انتظار نداشتم يكهو همه اون حرفهايي را كه يواشكي به خودم مي زدم كه حتي گوش چپم نشنود جلو جفت چشمهايم اومد. همين نوشته هاي شما...همين ها...
برخواهم خواست به اميد خدا
يا حق