سفارش تبلیغ
صبا ویژن











آسمان مال من ...

دیر بیدار شدیم

خواب بودیم و به غرقاب گرفتار شدیم

دیر بیدار شدیم

کشتی صحت و امنیت و دین در گرداب

بود و بودیم به خواب

ما که جستیم ز جا عرق در ابحار شدیم

دیر بیدار شدیم

بهر بلعیدن ما دشمن شیطان رفتار

کام بگشود چو مار

ما زخود بی خبر و طعمه این مار شدیم

دیر بیدار شدیم

سخن شیعه و سنی و دو رنگی و نفاق

کردمان سست و رواق

تا که دیوار شکست و ته دیوار شدیم

دیر بیدار شدیم

ماند از ملت غربی و اروپ فعال

کار ما پس سی سال

تا انیس چیض و مونس سیگار شدیم

دیر بیدار شدیم

در زمانی که کند ترک شراب اهل فرنگ

کار ما شیره و بنگ

پست و بدبخت و سیه روز از این کار شدیم

دیر بیدار شدیم

شد برون از کف ما عصمت و دین و ایمان

با هنرهای جهان

بس که با مردم بی علم و عمل یار شدیم

دیر بیدار شدیم

خصم چون خواست که ما را کند از خانه برون

گشت مغلوب و زبون

ما به پای خودمان خارج از دار شدیم

دیر بیدار شدیم

لقمه نان نرساندیم به مسکین و فقیر

نه به اتیام صغیر

نه به بیوه زن بیچاره مدد کار شدیم

دیر بیدار شدیم

بود بیمار فتاده به گذر بی دارو

مثل خاک و جارو

نه پی دارو و نه غمخور بیمار شدیم

دیر بیدار شدیم

جاده بیع و شرا شد به روی ما بسته

دل ما شد خسته

چون که با سکه جعلی سوی بازار شدیم

دیر بیدار شدیم

گر نشستیم پس میز ز اخذ رشوه

روی ما گشت سیه

روز بازار ، خیانتگر و غدار شدیم

دیر بیدار شدیم

گفت «بهلول» که سازید به قرآن رفتار

تا نگردید افگار

ما نکردیم عمل ، لاجرم افگار شدیم

دیر بیدار شدیم

 


نوشته شده در سه شنبه 85/8/30ساعت 11:37 عصر توسط احمدی عشق آبادی نظرات ( ) |


Design By : Pichak