آسمان مال من ...
ای اله من ! روح لطیفم روی خار و خاشاک گناه زخم شده ، درآمد عمرم را هدر دادم ، پول دوا و درمان ندارم
ای محبوبم ! چراغ قرمز عمرم نزدیک است ، سبز شود و من هنوز شیشه ی قلبم را از غبار دنیا پاک نکرده ام .
ای دوستدار من ! در چاه ظلمت دنیا ، گیر افتاده ام . طناب نجات پاره شده ، دادرسی ندارم ، نجاتم ده .
ای مهربان من ! در این ساعتهای زندگی ام فقط از شیشه ی چشمانم دنیا را نگریسته ام و حتی یک لحظه دفترچه ی وجودم را ورق نزده ام تا تو را ببینم .
ای دوست من ! مشغول دنیا شده ام و دیرگاهی است دهان به تکلم با تو نگشوده ام دلم سخت تنگ توست .
ای دوست همیشگی من ! روح و جانم بیمارند ، به عیادتم نمی آیی ؟
نوشته شده در چهارشنبه 85/9/29ساعت
1:13 عصر توسط احمدی عشق آبادی نظرات ( ) |
Design By : Pichak |