آسمان مال من ...
دیر بیدار شدیم خواب بودیم و به غرقاب گرفتار شدیم دیر بیدار شدیم کشتی صحت و امنیت و دین در گرداب بود و بودیم به خواب ما که جستیم ز جا عرق در ابحار شدیم دیر بیدار شدیم بهر بلعیدن ما دشمن شیطان رفتار کام بگشود چو مار ما زخود بی خبر و طعمه این مار شدیم دیر بیدار شدیم سخن شیعه و سنی و دو رنگی و نفاق کردمان سست و رواق تا که دیوار شکست و ته دیوار شدیم دیر بیدار شدیم ماند از ملت غربی و اروپ فعال کار ما پس سی سال تا انیس چیض و مونس سیگار شدیم دیر بیدار شدیم در زمانی که کند ترک شراب اهل فرنگ کار ما شیره و بنگ پست و بدبخت و سیه روز از این کار شدیم دیر بیدار شدیم شد برون از کف ما عصمت و دین و ایمان با هنرهای جهان بس که با مردم بی علم و عمل یار شدیم دیر بیدار شدیم خصم چون خواست که ما را کند از خانه برون گشت مغلوب و زبون ما به پای خودمان خارج از دار شدیم دیر بیدار شدیم لقمه نان نرساندیم به مسکین و فقیر نه به اتیام صغیر نه به بیوه زن بیچاره مدد کار شدیم دیر بیدار شدیم بود بیمار فتاده به گذر بی دارو مثل خاک و جارو نه پی دارو و نه غمخور بیمار شدیم دیر بیدار شدیم جاده بیع و شرا شد به روی ما بسته دل ما شد خسته چون که با سکه جعلی سوی بازار شدیم دیر بیدار شدیم گر نشستیم پس میز ز اخذ رشوه روی ما گشت سیه روز بازار ، خیانتگر و غدار شدیم دیر بیدار شدیم گفت «بهلول» که سازید به قرآن رفتار تا نگردید افگار ما نکردیم عمل ، لاجرم افگار شدیم دیر بیدار شدیم
Design By : Pichak |