آسمان مال من ...
بعضی ها ، همه کاری برای فقرا انجام می دهند، غیر از پایین آمدن از روی دوش آن ها. فقیر آن نیست که مالش اندک است ، بلکه کسی است که افزون طلب است . کسی که چیزی ندارد، از چیزی نمی ترسد . وقتی آدم پولدار زمین می خورد ، می گویند «اتفاقی بود»؛ وقتی فقیر زمین می خورد ، می گویند « مست بود » جایی که پول باشد یک شیطان حضور دارد و جایی که فقر دو شیطان . گرسنگی نمی گوید نان بیات است ، و سرما نمی گوید کت کهنه است . هیچ دلیل وجود ندارد که چون بیشتر انسان های مقدس فقیر بوده اند، پس بیشتر فقرا هم مقدس هستند . اگر خان لباس نو بپوشد، همه می گویند؛ مبارک است ؛ اما اگر فقیر بپوشد، می گویند : از کجا آورده ای . گناه غافلان را ، شهپر طاووس می آید به چشم خرده مشمار گنه را ،که گناهی است بزرگ تندخویی می کند وحشت ز خود ، آن را که خلق افتاده تنگ ثروت هزار خانه چو زنبور کردمی پر شهد روز شب ناموران در قفس سیم و زرند جاه طلبی اهل دنیا عاشق جاهند از بی دانشی و کسی گفت ،چنین گفت ؛ سفر نزدیک است
می دهد ملک سلیمان را ز کف شهودت پرست
طفل را در دست ، حلوا بهتر از انگشتر است
«کلیم کاشانی »
بس که رنگین شد ز الوان گنه ، دامان ما
«صائب »
گندمی کرد ز فردوس ، برون آدم را
«صائب»
در مزاج تندخویان ، گریه را تاثیر نیست
آتش سوزان ، نمی ریشد از اشک کباب
«صائب»
خانه زنبور را ، همخانه ای در کار نیست
«صائب»
به زیر خاک غنی را ز مردم درویش
اگر زیادتی ای هست ، حسرتی چند است
«صائب»
اگر گزیدن مردم ، شعار داشتمی
«صائب»
هیچ زندان به نگین ، سخت از خاتم نیست
«بیدل»
بس که می جوشد از این دنیای حسرت ، حب جاه
قطره هم سعی حبابی دارد از شوق کلاه
«بیدل»
آتش سوزان ، به چشم کودک نادان زر است
«بیدل»
باد با قافله دیری است که سرسنگین است
گفت ؛ ره خون جگر می دهد امشب همه را
آب در کاسه سر می دهد امشب همه را
سایه ها،گزمه مرگند،زبان بربندید
بار دزدان به کمینند - سبک تر بندید
مقصد آهسته بپرسید کسان می شوند
پر مگویید که صاحب قفسان می شوند
گردباد است که پیچیده به خود می خیزد
از پس گردنه کوه احد می خیزد
نه تگرگ است که آتش ز فلک می جوشند
و ز خشکای لب رود ،نمک می جوشد
زنده ها از تف لب سوز عطش،دود شده
مرده ها در نفس باد نمکسود شده
دشت سر تا قدم از خون کسان رنگین است
وکسی ، گفت چنین گفت ؛سفر نزدیک است
Design By : Pichak |